نوع مقاله : علمی- پژوهشی
نویسندگان
دانشگاه سیستان و بلوچستان
چکیده
در اوایل قرن بیستم نظریه های شهرسازی به طور عمده کالبد محور بوده و عدم موفقیت برنامهها در رسیدن بـه اهداف خود این باور را تقویت کرد که فقدان مشارکتهای مردمی در طراحی، اجرا و ارزیابی طرحها و برنامهها موجب ناکامی آنهـا شده است. از این رو در واکنش به این موضوع، مفهوم مشارکت به عنوان دخالت شهروندان در تصمیمگیریهای عمومی و برنامهریزی در زمینههای مربوط به آن در مرکز توجه برنامهریزان قرار گرفت. اینک این پژوهش با هدف بررسی نقش برنامهریزی ارتباطی در تحقق مشارکت اجتماعات محلی محله مرادآبادچابهار انجام شده است. پژوهش حاضر به لحاظ نحوه گردآوری دادهها، جزء تحقیقات توصیفی- تحلیلی است و اطلاعات از دو روشکتابخانهای- اسنادی و روشمیدانی (پرسشنامهومصاحبه) جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش را ساکنین محله مرادآباد تشکیل میدهند که با استفاده از فرمول کوکران 385 نفر به عنوان حجم نمونه جهت تکمیل پرسشنامهها در طیف لیکرت 5 گزینهای انتخاب شدند. بمنظور تجزیه-وتحلیل داده ها از آزمونهای تی تک نمونه و ضریب همبستگی پیرسون در محیط نرم افزاری SPSS و برای تولید نقشه از نرم افزار ArcGIS بهره گرفته شد. تحلیل حاصل از یافتهها در شاخصهای مشارکت اجتماعی برای شاخص اعتماد اجتماعی با میانگین 3.15 (بالاتر از حدوسط)، و شاخص تشریک مساعی با میانگین 3.35، ارتباط اجتماعی با میانگین 3.2 و تعلق اجتماعی با میانگین 4.1 و سطح معناداری کمتر از 05/0 بیانگر آن است که مشارکت مردم و ساکنین در تبدیل محله به شرایط قابل زیست پذیرتر، تاثیر قابل توجهی داشته است. بنابراین با توجه به اینکه مجموع مقیاسها در سطح معناداری کمتر از 05/0 قرار داشت و مقدار میانگین کل برابر با 3.43 بوده است، نتیجه نهایی این پژوهش بیانگر ارتباط معناداری بین برنامهریزی ارتباطی با مشارکت اجتماعی در محله مرادآباد می باشد.
کلیدواژهها
موضوعات
ارسال نظر در مورد این مقاله