نوع مقاله : پژوهشی
نویسندگان
1 گروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهران، تهران، ایران
2 دانشگاه تهران
چکیده
فرآیندهای زوال، رکود و افت بافت های شهری که منجر به ایجاد ناکارآمدی و فرسودگی در فضاهای شهر می گردند، یکی از چالش های اساسی عصر حاضر شهرها به ویژه شهرهای بزرگ می باشد. همه این چالش ها از جمله دلایلی است که سیاستگذاران و برنامه ریزان شهری را مجاب به ارائه راهبردها و راهکارهای نوین مدیریتی در مواجهه با این مسائل و مشکلات نموده است.
اهداف: ارزیابی و تبیین نقش و جایگاه حکمروایی شهری در فرایند مداخله در محدوده بافت های فرسوده و ناکارآمد شهر مشهد می باشد. در این مقاله تلاش شده است تا به این سؤالات پاسخ داده شود که ویژگی و رویکرد های غالب در هر دوره چیست؟ کنشگران اصلی هر دوره کدامند و چگونه در این فرآیند نقش آفرینی می کنند؟
روش تحقیق: این پژوهش با رویکردی کیفی و در راستای تعیین نقش و جایگاه حکمروایی شهری در این فرایند می باشد. برای گردآوری اطلاعات موردنیاز از تکنیک های مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه (نمونه گیری هدفمند) استفاده شده است.
یافته ها و نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد در بررسی یک دوره 30 ساله(1400-1370) دو رویکرد متفاوت ومتمایز قابل تشخیص می باشد. در دوره اول رویکرد غالب مداخله در این بافت ها نوسازی توام با نگاه اقتصادی و پروژه محور، بدون در نظر گرفتن مشارکت ساکنان و اجتماع محلی در این فرایند می باشد. در دوره دوم، رویکرد بازآفرینی شهری با نگاه جلب مشارکت ساکنان و اجتماع محلی از طریق تسهیلگری و ایجاد دفاتر توسعه محله و تغییر نگرش در دولت و بخش عمومی از نوسازی و پروژه محوری به بازآفرینی پایدار شهری صورت پذیرفته است. با توجه به ویژگی های کنشگران هر دوره، منافع و علایق متفاوت و همچنین قدرت اثرگذاری بر سایر کنشگران مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت.
کلیدواژهها
موضوعات
ارسال نظر در مورد این مقاله