نوع مقاله : علمی- پژوهشی

نویسنده

فردوسی مشهد

چکیده

نگرش سیستمی، رویکرد نسبتاً جامعی برای درک، تجزیه و تحلیل، برنامه ریزی و پویایی گردشگری است؛ در این رویکرد به‌خوبی می‌توان بخش‌ها و عوامل تأثیر‌گذار بر گردشگری را هم چون گردشگران، جامعه‌ی میزبان، سازمان‌ها و شرکت‌های ذی ربط، محیط و ... را به صورت به هم پیوسته مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار داد و آنها را سازماندهی کرد. به عبارت دیگر، نگرش سیستمی واقعیت، بنیان و اساس گردشگری را در کلیتی منسجم به تصویر می‌کشد و پیوند بین اجزاء وعناصر بخش عرضه‌ی گردشگری، اعم از جاذبه‌ها، حمل ونقل، واحد‌های اقامتی، خدمات، سازمان‌ها و ... با تقاضا (گردشگران) در سطوح مختلف محلی، منطقه‌ای، ملی و بین المللی نمایان می‌سازد تا برنامه ریزان برای پویایی آن در عرصه‌ی رقابت جهانی تلاش نمایند. هدف اصلی این پژوهش، آن است تا دریچه ای نو، برای پژوهشگران و مدیران و دست اندرکاران گردشگری کشور ایجاد کند و ضمن پرهیز از بخشی نگری گردشگری ، بتواند با ایجاد مدیریت یکپارچه در راستای پویایی گردشگری شهر و منطقه، انطباقی بین عرضه و تقاضا ایجاد نماید. همچنین پژوهش حاضر از مبانی نظری بر پایه‌ی نظریه‌ی سیستمی است و روش تحقیق به کار گرفته شده توصیفی- تحلیلی از کل به جزء است؛ همچنین روش جمع آوری اطلاعات برمبنای کتابخانه ای- اسنادی و نیز میدانی است. در این مقاله، ابتدا ضمن بیان مسأله و دیدگاههای ارائه شده توسط سازمان جهانی گردشگری و سایر نظریه پردازان مشهور جهان راجع به نظام گردشگری به بررسی و تحلیل گردشگری کلان شهر مشهد پرداخته شده و در نهایت راه حلی جهت پویایی آن ارائه شده است. نتایج مطالعات میدانی به‌دست آمده، بیانگر این واقعیت است که ساختار و نظام مدیریت گردشگری مشهد در بخش عرضه با چندپارچگی و عدم ارتباط سازمند بین سازمان‌ها، اداره‌ها، شرکت‌ها، اتحادیه‌ها و... مرتبط با گردشگری روبرو است؛ به‌گونه‌ای که تعدد و چند پارچگی با کمترین تعامل در مدیریت جاذبه‌های گردشگری، واحدهای اقامتی، پذیرایی، دفاتر خدمات مسافرتی، حمل و نقل و... مشهود است. بنابراین شایسته است برای برقراری ارتباط سازمند بین اجزاء و عناصرنظام گردشگری شهر و منطقه، نهادی فرادست، متشکل از کنشگران فوق تشکیل شود تا برای برقراری نظامی یکپارچه جهت پویایی و توسعه‌ی آن تلاش و برنامه ریزی کنند.

کلیدواژه‌ها

CAPTCHA Image