نوع مقاله : علمی- پژوهشی
نویسنده
چکیده
بسیاری از نواحی روستایی، درحال پیوندپذیری و دچار تحوّلات ساختاری- عملکردی هستند. تعداد زیادی از خانوارهای روستایی در کانونهای غیرروستایی فعالیّت کرده و زندگی خود را از این طریق تأمین میکنند. تفکیک مسائل روستایی و شهری در چارچوب پیوستگی منطقهای، به طور مسلّم، مانع از کارآیی سرمایهگذاریهای عمرانی و اثربخشی سیاستهای توسعهای است. پرداختن به این دوگونه شیوة زیستی، به شکل توأمان، میتواند روحی تازه به روابط منطقهای و پیوندهای روستایی – شهری بدمد تا از این طریق بتوان سمتگیریهای مناسبتری نسبت به سیاستهای یکپارچه و برپایی نظامها و ساختارهای نهادی بهتر دست یافت. در ایران، طیّ دهههای اخیر روابط فضایی در بسیاری از نواحی روستایی، به ویژه نواحی با سابقه و پیوندهای کوچروی، شاهد عدم تعادلات فضایی بودهاند. ناحیة روستایی باغملک، واقع در شرق خوزستان، نمونهای از این گونه نواحی است. نوشتار حاضر میکوشد تا با بررسی ساختار و عملکردهای نظام سکونتگاهی، نشان دهد که چگونه ضعف ساختاری موجب ناکارآمدی عملکرد و در نتیجه، ناپایداری ناحیهای میشود. با توجه به نگرش حاکم در این بررسی، برای دستیابی به سطحی قابل قبول از توسعه و پایداری آن در این گونه نواحی، تدوین سیاستها و راهکارهای مناسب برای برپایی روابط و پیوندهای کارآمد روستایی ـ شهری شرطی لازم به شمار میآید.
کلیدواژهها
ارسال نظر در مورد این مقاله