نوع مقاله : علمی- پژوهشی
نویسنده
دانشجوی دکتری روابط بین الملل دانشگاه گیلان
چکیده
منازعات هند و پاکستان بر سر کشمیر که به عنوان مانع اصلی در پیشبرد یکپارچگی منطقهای و نیز برقراری صلح در جنوب آسیا به شمار میرود؛ یکی از طولانیترین تعارضات ژئوپلیتیکی است. این منازعه در سال 1947 همراه با ظهور هند و پاکستان به عنوان دو کشور مستقل بر اساس نظریه "دو ملت" آغاز شد. مناقشه کشمیر با آزمایشهای هستهای این دو کشور در سال 1998 وارد پیچیدگی خاصی شده است که این امر تأثیر بسزایی بر امنیت منطقه داشته است. این پژوهش در صدد ریشهیابی و شناسایی عواملی است که در ایجاد و تشدید تعارض میان هند و پاکستان بر سر کشمیر نقش اساسی داشته است. بدین ترتیب، سؤال اصلی نوشتار حاضر این است که چه عواملی باعث پیدایش و تداوم بحران کشمیر شده است؟ فرضیه قابل طرح این است که از آنجایی که منطقه کشمیر از اهمیتی حیاتی و استراتژیک برای هند و پاکستان برخوردار است؛ لذا هر دو کشور خواهان الحاق کشمیر و پیوستن آن به سرزمین خود هستند. اگرچه عوامل و فاکتورهای مختلف سرزمینی، قومی، زبانی و ایدئولوژیکی و ... باعث پیدایش و تداوم این منازعه ژئوپلیتیکی شده است؛ امّا تلاش دهلی و اسلامآباد برای توسعه سلاح هستهای و تأثیر آن بر مناقشه کشمیر، امکانپذیر ساختن هرگونه راهحلی را با مشکل روبهرو کرده است که این امر تأثیر بسزایی بر معادلات امنیتی جنوب آسیا خواهد داشت. روش مورد استفاده در این نوشتار توصیفی- تحلیلی میباشد.روش مورد استفاده در این نوشتار توصیفی- تحلیلی میباشد.روش مورد استفاده در این نوشتار توصیفی- تحلیلی میباشد.روش مورد استفاده در این نوشتار توصیفی- تحلیلی میباشد.
کلیدواژهها
موضوعات
ارسال نظر در مورد این مقاله