نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 کاندیدای دکتری گروه جغرافیا و برنامه‌ریزی روستایی، دانشکده علوم جغرافیایی و برنامه‌ریزی، دانشگاه اصفهان

2 گروه جغرافیا و برنامه‌ریزی روستایی، دانشکده علوم جغرافیایی و برنامه‌ریزی، دانشگاه اصفهان

3 استادیار گروه توسعه روستایی، دانشکده مهندسی کشاورزی، دانشگاه صنعتی اصفهان

چکیده

با وجود آن‌که برای سالیان بسیار مسئله‌ی کمبود آب به شکاف میان تقاضای موجود و تأمین لازم منتسب می‌شد، به‌ تدریج شواهد امر نشان داد، کم‌آبی در کشورهای کم‌آب جهان، فراتر از کمبود موجودی منابع آب به حکمرانی ناکارامد آب مرتبط است. از سوی دیگر مسائل بخش آب به‌دلیل آن‌که از تأثیر متقابل مؤلفه‌های طبیعی، اجتماعی و سیاسی پدیدار شده‌اند، از جنس مسائل پیچیده و بغرنج‌اند و در اصل ماهیت‌ میان‌رشته‌ای دارند. این‌گونه ملاحظات، اعتبار رویه‌هایی از مدیریت آب را که تنها به اتکای قضاوت‌های کاملاً علمی یا فنی تجهیز شده، تضعیف می‌نماید و بر این اساس یافتن راه‌کار برای چنین مسائلی تعیین ‌کننده‌ی ظرفیت نظام حکمرانی آب تلقی می‌شود. در این شرایط مدیریت و حکمرانی پایدار منابع ‌آب، نیازمند چارچوب نظری است که ادراک ما از اهمیت منابع آب و شیوه‌ی اداره‌ی آن‌ را تغییر دهد. در عین حال این پرسش اساسی مطرح است که چرا با وجود بیش از دو دهه کاربرد مدیریت به‌هم‌پیوسته‌ی منابع آب (IWRM) به‌عنوان شیوه‌ی متداول مدیریت دولتی آب در کشورها، هنوز تغییری در مرزهای بخشی‌نگری به وجود نیامده است؟ مطالعه‌ی حاضر در پی پاسخ به این پرسش، با مرور تحلیلی و نظام‌مند سیر تحول رویه‌های مدیریت منابع آب در جهان و کنکاش پیرامون مشکلات شیوه‌های اداره‌ی متمرکز بخش آب، به معرفی حکمرانی چندمرکزی پیوند آب، انرژی و امنیت ‌غذایی (WEFN) به‌عنوان رویکردی نوین و جایگزین پرداخته است. براساس نتایج، رویکرد پیوند که پس از شکست راهبرد‌های مدیریت بخش‌محور پدید آمده و امروزه در بین پژوهشگران بخش آب به‌عنوان استعاره‌ای برای توصیف ماهیت به‌هم‌پیوسته‌ی منابع مورد توجه فزاینده‌ی قرار گرفته است، به‌مثابه‌ی پلی برای گذار از تنگناهای بخشی‌نگری معرفی می‌گردد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات

CAPTCHA Image