نوع مقاله : پژوهشی
نویسندگان
1 دانشگاه فردوسی مشهد
2 فردوسی
چکیده
پهنه های ناکارآمد شهری از مهمترین موضوعات در محیط شهری است که منجر به عدم سازماندهی، عدم تناسب و بینظمی میشود. این بافتها با مشکلات زیادی ازجمله نفوذناپذیری و بیثباتی روبرو هستند و میتوان گفت آسیبهای جسمی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی بهوضوح در این بافتها مشاهده میشود. در همین راستا، بازآفرینی شهری بهعنوان رویکردی برای نوسازی شهرهای قدیمی و تأمل در اندیشه محلات، با نگاهی جامع به مسائل شهری و جلوگیری از نمای یکبعدی و حرکت به سمت ایجاد محلههای پایدار میتواند مشکلات بافتهای ناکارآمد در شهرها را برطرف کند. سیاست بازآفرینی شهری با هدف فراهم کردن شرایط زیست برای ساکنان شهرها میباشد اما اجرای آن با برخی چالشهایی مواجه است که رفع آنها نیازمند تبیین و آسیب شناسی است. از این رو با وجود اهداف مناسبی که در این پژوهش آمده، تحقق آنها بدون شک منوط به رفع چالش و مشکلات است. از این رو هدف تحقیق حاضر ارزیابی الگوی علّی(علت و معلول) چالشهای بازآفرینی پهنههای ناکارآمد کلانشهر تهران است. پژوهش حاضر با توجه به هدف آن، کاربردی و بر اساس روش، توصیفی- علّی است. نمونه آماری تحقیق را کارشناسان و متخصصان مرتبط با بازآفرینی شهری تشکیل دادهاند. به منظور رسیدن به هدف پژوهش، از مدل دلفی و تکنیک دیمتل فازی استفاده گردید. نتایج مقاله نشان داد که بر اساس مقادیر D-R، از بین معیارها و چالشهای بازآفرینی، چالش عدم مدیریت یکپارچه بازآفرینی شهری با امتیاز (37/1) تأثیرگذارترین(علت) چالش است. به عبارت دیگر این چالش زمینهساز سایر چالشهای بازآفرینی پهنههای ناکارآمد شهر تهران است. بحران ایمنی و تاب آوری پایین با امتیاز(01/0-)، تاثیر پذیرترین(معلول) چالش باز آفرینی پهنههای ناکارآمد شهر تهران بودهاند. بر اساس مقادیر D+R، چالش عدم مدیریت یکپارچه بازآفرینی شهری به عنوان بااهمیتترین چالش بازآفرینی شناسایی شد.
کلیدواژهها
موضوعات
ارسال نظر در مورد این مقاله