نوع مقاله : علمی- پژوهشی

نویسندگان

چکیده

کارکرد اصلی مناطق روستایی در جهان سوم، کشاورزی، است و به دلیل تأثیر ویژه آن بر اشتغال، تعدیل فقر و درآمد، امنیّت غذایی و خودکفایی، از اهمیت بالایی برخوردار است. این پژوهش به بررسی نقش کشاورزی ( به عنوان متغیر مستقل) در توسعه ی روستایی (متغیر وابسته)بخش میانکنگی سیستان می پردازد. روش تحقیق، از نوع توصیفی ـ تحلیلی و بر مبنای داده های جمع آوری شده از پرسش نامه ی استاندارد روستا و خانوار می باشد. برای تحلیل داده‌ها از آزمون های هم بستگی و تحلیل چند متغیره متناسب با هدف تحقیق استفاده شده است. حجم جامعه ی نمونه 372 سرپرست خانوار در چهل روستای نمونه بوده است که با روش تخصیص متناسب به صورت تصادفی به دست آمده است. ضریب تغییرات چهار بعد توان کشاورزی نشان می دهد که بعد اجتماعی با ضریب 12/0 همگن ترین و بعد تولیدی با ضریب 35/0 ناهمگن ترین بعد است. بین ابعاد توسعه-ی روستایی نیز بعد اجتماعی با ضریب 14/0 همگن ترین و بعد اکولوژیکی با ضریب 26/0 ناهم گن ترین بعد است. آزمون هم بستگی بین دو متغیّر مستقل (توان کشاورزی ) و وابسته ( توسعه ی روستایی)، رابطه ی معناداری را نشان داده است. براساس تحلیل چند متغیره، بعد تولیدی به تنهایی 3/40 درصد از تغییرات متغیر وابسته (توسعه ی روستایی) را تبیین نموده است. در مجموع ابعاد چهارگانه ی توان کشاورزی 4/52 درصد از تغییرات توسعه ی روستایی را بیان کرده است. نتیجه ی تحلیل چند متغیره بعد تولیدی - به عنوان مهمترین و اثرگذارترین بعد - نشان می دهد که سرانه ی درآمد خالص به تنهایی 3/27 درصد و عملکرد گندم 5/7 درصد واریانس توسعه ی روستایی را تبیین می کند. این مسأله ضرورت توجه و برنامه ریزی شاخص‌های مهمِ بعد تولیدی کشاورزی را یادآور می شود.
کلیدواژه‌ها: توان کشاورزی، توسعه روستایی، بخش میانکنگی، سیستان.

CAPTCHA Image