دانشگاه فردوسی مشهد
جغرافیاوتوسعه ناحیه ای
2008-1391
6
11
2008
11
21
Drought predictability in the province of Sistaan and Balouchestaan
پایش و پیشبینی خشکسالی در استان سیستان و بلوچستان
25981
10.22067/geography.v6i11.4277
FA
مجله
جغرافیا و توسعه ناحیه ای
انصاری
انصاری
ارشادی
ارشادی
آشگرطوسی
آشگرطوسی
Journal Article
2010
12
08
Agricultural drought in Iran is considered as a natural disaster especially for the farmers. Although nobody can stop drought, but if its nature and its characteristics are studied, it can be predicted and the results can be reduced. This article studies drought in the province of Sistaan and Balouchestaan and the drought predictability in the province has been done base on a model that is made according to SPI indicator, percent indicator of normal and Markov chain. The results of the study show that this region is sensitive to average and short term drought and most of the drought that have happened in the area have not been harsh ones; and this phenomenon can mostly happen in the central areas of the province.
Keywords: Drought, SPI, percent indicator of normal, Markov chain, Sistaan and Balouchestaan.
خشکسالی کشاورزی در ایران به عنوان یک فاجعهی طبیعی برای تمام مردم، به ویژه کشاورزان، شناخته شده است. هرچند از وقوع خشکسالی نمیتوان جلوگیری کرد، اما اگر ماهیّت و خصوصیّات آن مورد مطالعه و بررسی قرارگیرد، میتوان نسبت به پیشبینی آن امیدوار بود و با آمادگی از اثرات زیانآور آن کاست. در این نوشتار استان سیستان و بلوچستان با توجه به داشتن شرایط خاص اقلیمی، از نظر پدیدهی خشکسالی، مورد بررسی قرارگرفته است. دراین پژوهش، پایش و پیشبینی خشکسالی استان سیستان و بلوچستان، با استفاده ازالگویی که بر اساس شاخص SPI و درصد از نرمال و زنجیرهی مارکف تهیه شده ،انجام گرفته است. نتایج حاصل از تحقیق نشان میدهد که منطقهی مورد مطالعه نسبت به خشکسالیهای میان مدّت و کوتاه مدّت حسّاس است و بیشتر خشکسالیهایی که در این منطقه اتفاق افتاده است، خشکسالی ملایم و متوسط است و احتمال وقوع پدیدهی خشکسالی در مناطق مرکزی استان بیشتر است.
کلّیدواژهها: خشکسالی، SPI، شاخص درصد از نرمال، زنجیره مارکف،سیستان و بلوچستان
https://jgrd.um.ac.ir/article_25981_d28d4e718f50550212153614afd56fea.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
جغرافیاوتوسعه ناحیه ای
2008-1391
6
11
2008
11
21
The study of economical situation of rural women who are in charge of their families case study: Mashhad Gholi rural system
بررسی وضعیّت اقتصادی زنان سرپرست خانوار روستایی (مطالعهی موردی : منظومهی روستایی مشهدقلی)
26005
10.22067/geography.v6i11.4278
FA
مجله
جغرافیا و توسعه ناحیه ای
یاسوری
یاسوری
رهنما
رهنما
احمدیان شالچی
احمدیان شالچی
Journal Article
2010
12
08
Women who are in charge of their families are one of those vulnerable classes of the society. Economical and financial situation of these women is one of the most important factors of their vulnerability. This article studies the economical and financial situation of these women. The method of this research is descriptive-analytical and the sample size includes 179 rural women who are in charge of their families in Mashhad Gholi rural system in North-West Mashhad. The results of the research show that the income of these women is very low, due to few people who are working in each family and low wages they receive.
Keywords: Women who are in charge of their families, vulnerability, Mashhad Gholi rural system, Mashhad.
زنان سرپرست خانوار جزو اقشار آسیب پذیر جامعه اند . شرایط اقتصادی این گروه از زنان، از مهم ترین عوامل آسیب پذیری آنان به شمار می رود . مقالهی حاضر با هدف شناخت و ارزشیابی وضعیّت اقتصادی زنان سرپرست خانوار روستایی تهیه شده است . روش تحقیق توصیفی و تحلیلی است و جامعهی آماری این تحقیق را 179 زن سرپرست خانوار ساکن درآبادیهای منظومهی روستایی مشهد قلی در شمال غرب مشهد تشکیل میدهند . نتایج تحقیق نشان می دهد که درآمد زنان سرپرست خانوار به دلیل اشتغال آنان در مشاغل بی ثبات و کم درآمد و هم چنین تعداد اندک شاغلان خانوار کم است .
کلید واژه ها : زنان سرپرست خانوار / آسیب پذیری / منظومهی روستایی مشهدقلی / مشهد.
https://jgrd.um.ac.ir/article_26005_ba507167fe4ca938e18294ae35bde8c5.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
جغرافیاوتوسعه ناحیه ای
2008-1391
6
11
2008
11
21
The analysis of place and role of middle city of Hamadan in regional development
تحلیل جایگاه و نقش شهر میانی همدان در توسعهی منطقه ای
26022
10.22067/geography.v6i11.4279
FA
تقوایی
تقوایی
وارثی
وارثی
شیخی
شیخی
Journal Article
2010
12
08
The degree of existing different and various natural, economic, social and political factors either have caused regional inequalities or have increased such inequalities. In 2006, out of 26 cities of province of Hamadan, the city of Hamadan covered 49 percent of urban population and smaller cities and towns (those with population below 25 thousands people) covered 15 percent of urban population. The province of Hamadan also has two major areas in north and south of the province that covers more than 77 percent of urban population and the other 22 percent are in only 13 cities of the province. The method of this research is descriptive-analytical and studies the role of middle city of Hamadan in regional development. The research uses quantitative methods and models, considering population variables, sanitation, cultural and educational facilities. The results of the study show that this city has an important role in spatial development; and most of the service and economical potential of the province are concentrated in this city. The most important reason for this, is the less number of middle cities and their improper situation.
Keywords: Spatial balance, development, urban network, large middle cities, major areas, Hamadan.
میزان برخورداری از عوامل مختلف طبیعی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، نابرابریهای منطقهای را ایجاد نموده و یا آن را تشدید میسازد . از بیست و شش نقطهی شهری استان همدان در سال 1385، شهر همدان حدود 49 درصد و روستا - شهرها یعنی شهرهای کمتر از 25 هزار تن( بیست نقطهی شهری )، 15 درصدجمعیّت شهری را دربرگرفته اند . از طرف دیگر استان همدان دارای دو کلان ناحیه شمالی و جنوبی است که براساس وضعیّت نظام شهری در نیمهی شمالی استان، از چهارده شهر موجود در این حوزه، شهر همدان به تنهایی بیش از 77 درصد از کل جمعیّت شهری را دراختیار داشته و در سیزده شهر دیگرفقط 22 درصد از کل جامعهی شهری ساکن بوده اند. در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، نقش شهر میانی بزرگ همدان در توسعهی منطقه ای با استفاده از روش ها و الگوهای کمّی به لحاظ متغیّرهای جمعیّتی، امکانات آموزشی، بهداشتی و فرهنگی و تأثیر آن بر منطقه، مورد ارزشیابی و تحلیل قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که این شهر نقش مؤثّری در توسعهی فضایی داشته است. چنان که عمدهی توانهای اقتصادی و خدماتی استان در این شهر متمرکز شده است. مهمترین دلایل آن، تعداد کم شهرهای میانی و نیز موقعیّت نامناسب آنها در فضای زیر منطقهای است. بنابراین توسعه و تقویت شهرهای میانی میتواند با عملکرد مطلوب به انسجام توسعهی فضایی شهرهای منطقه کمک کند.
کلیدواژه ها : تعادل فضایی، توسعه، شبکه شهری، شهر میانی بزرگ ، کلان ناحیه، همدان
https://jgrd.um.ac.ir/article_26022_4513c69a003a4d47c1aa7ad0c23dce79.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
جغرافیاوتوسعه ناحیه ای
2008-1391
6
11
2008
11
21
The location of high-order service settlements based on cooperative evaluation technique in Mashhad County
مکان یابی سکونتگاه های خدماتی برتر بر اساس فن ارزشیابی مشارکتی در شهرستان مشهد
26038
10.22067/geography.v6i11.4280
FA
مجله
جغرافیا و توسعه ناحیه ای
Journal Article
2010
12
08
Despite all attractions of social participation in most parts of the rural development, due to the lack of practical approaches, it has just remained an advertising slogan. One of the necessities of rural development is the execution of plans which enjoy maximum social acceptance. One of these plans is locating and equipping high-order service settlements. Using an operative process including environmental and social analysis, the writer has first identified the suitable settlements in terms of environmental statuses. Then, by means of cooperative evaluation technique, fifty four high-order settlements were selected from among five cities and three hundred thirty nine villages with a population more than twenty families. In the end, based on both law and social acceptance, the writer, has determined the centrality level of those fifty four settlements as follows: two strong systems including: Mshhad and Mashhad Gholi. Five weak systems, including: Torghabeh, Shandiz, Razaviye and Toos. Five strong collections, including: seventeen medium and weak collection, twelve strong areas and fourteen weak areas.
Keywords: Participation, high-order service settlements, social acceptance level, Mashhad.
مشارکت اجتماعی، با وجود جذابیّت ، در بخش اعظم توسعهی روستایی به دلیل نبود روشهای عملی مؤثّر، هنوز در سطح ایدئولوژیکی، ایده آلیستی و شعاری تبلیغاتی مانده است.این در حالی است که یکی از ضرورتهای توسعهی روستایی، اجرای طرح هایی است که از بالاترین سطح پذیرش اجتماعی برخوردار باشد. ازجمله ی این طرح ها، مکان یابی و تجهیز سکونتگاه های خدماتی برتر در سطوح منظومه ،مجموعه و حوزه هاست. روشن است که به دلیل تعدد و پراکندگی شدید روستاها، تا کنون توجّه کافی به الگوسازی مشارکت جامعه ی روستایی در ارتباط با موضوع مطالعه نشده است.در این تحقیق با کاربرد فرایندی عملی مرکّب از الگوهای محیطی و اجتماعی،نخست سکونتگاه های مناسب از نظر شرایط محیطی شناسایی شد. سپس در قالب روش ارزشیابی مشارکتی از میان 339 روستای دارای بیش از بیست خانوار جمعیّت و پنج نقطهی شهری درشهرستان مشهد،54 سکونتگاه برتر برگزیده شده اند. سطح مرکزیّت آن ها منطبق بر قوانین مصوّب به ترتیب شامل دو منظومهی قوی( مشهد و مشهدقلی)، چهار منظومهی ضعیف(شاندیز،رضویه،طوس سفلی و طرقبه)،پنج مجموعهی قوی(دوست آباد،نوده،گرجی سفلی،آبروان و تپه سلام)، هفده مجموعهی متوسط و ضعیف،دوازده حوزهی قوی وچهارده حوزهی ضعیف تعیین شده اند.
کلیدواژهها: مشارکت،سکونتگاه های خدماتی برتر،سطح پذیرش اجتماعی، شهرستان مشهد.
https://jgrd.um.ac.ir/article_26038_cd163eabb923f8ecf0f7c739976808fe.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
جغرافیاوتوسعه ناحیه ای
2008-1391
6
11
2008
11
21
A comparative study of marginalization in the cities of Sabzevar, Neishabour, Torbat Heidariye and Gonaabaad
بررسی تطبیقی حاشیه نشینی در شهرهای سبزوار، نیشابور، تربت حیدریه و گناباد
26060
10.22067/geography.v6i11.4281
FA
مجله
جغرافیا و توسعه ناحیه ای
توانگر
توانگر
Journal Article
2010
12
08
This article presents a comparative study of marginalization in the cities of Sabzevar, Neishabour, Torbat Heidariye and Gonaabaad. It also presents the history of marginalization and marginal settlement in the world, related theories and models. The article also talks about the international experiences about marginalization and marginal settlement. The writers of the article have first identified 23 marginal areas in the above mentioned cities, and then they have completed the information through interviews and questionnaire; they were then analyzed using the statistical models. Based on this research, the growth of urban population for a decade (from 1996 to 2006) has been 2.28 percent per year. The ratio of marginal settlers to total population is 15 percent. In the city of Sabzevaar it is 10.7 percent, for neishabour 11.9 percent, for Torbat Heidariye 16.5 percent and Gonaabaad 21 percent. In their comparative study of these areas, the writers then use Cluster Model and Dendogram, and rank these areas.
Keywords: Khoraasaan Razavi Province, informal settlement, (marginalization) marginal settlement, improving.
تحقیق حاضر، شناسایی محلّات و مناطق حاشیه نشین را در چهار شهر استان خراسان رضوی ( گناباد، تربت حیدریه، نیشابور و سبزوار ) مورد بررسی قرار داده است. در همین راستا تاریخچهی حاشیه نشینی در جهان ، تئوریها و الگوهای مقابله با آن ، اقدامات مجامع بین المللی و تجربیّات سایر کشورهای درگیر با پدیدهی حاشیه نشینی بررسی شده است. همچنین تحوّلات جمعیّتی ایران واستان خراسان رضوی طیّ چند دههی اخیر به دلیل نقش تحرّکات جمعیّتی در شکل دهی پدیدهی مهاجرت مورد توجه قرار گرفته است. پس از این مرحله ابتدا از طریق به کارگیری شاخصهای وزارت مسکن و شهرسازی و طرّاحی پرسشنامه و مصاحبه با مسؤولان محلّی (شهرداری، فرمانداری و...) ، 23 محلّهی حاشیه نشین در شهرهای مورد مطالعه شناسایی شدند، سپس با استفاده از پرسشنامه ( 1000 پرسشنامه ، به تفکیک 250 پرسشنامه برای محلّات حاشیه نشین هریک از شهرها) تکمیل شد و اطّلاعات جمع آوری شده با استفاده از الگوهای آماری تحلیل شد. بر اساس مطالعات انجام شده در شهرهای نمونه ، رشد جمعیّت شهری در این شهرها طیّ دوره 85-1375 برابر 2.28 درصد در سال است. نسبت جمعیّت حاشیه نشین به کل جمعیّت برابر با 15درصد می باشد که در شهر سبزوار این شاخص معادل 10.7 درصد ، در نیشابور 11.9 درصد ، در تربت حیدریه 16.5 درصد و درگناباد 21 درصد به دست آمده است . در مقایسه ای که با توجه به بیش از 20 شاخص اجتماعی، اقتصادی و کالبدی، شناسایی محلّات حاشیه نشین صورت گرفته، مناطق مذکور با توجه به اولویّت نیاز به توسعه، با استفاده از الگوی کلاستر و گزینهی درختی اولویّت بندی شدند. بر این اساس دو محلّه از شهر نیشابور ( رحمت آباد و سراب کوشک) و کلیهی مناطق حاشیه نشین شهر سبزوار در اولویّت توسعه و ساماندهی قرار دارند و محلّات حاشیه نشین شهر گناباد در مقایسه باتربت حیدریه، نیشابور و سبزوار در اولویّت توسعه قرار ندارند.(1)
کلیدواژهها: استان خراسان رضوی، اسکان غیر رسمی، حاشیه نشینی، ساماندهی
https://jgrd.um.ac.ir/article_26060_3252d297b3957617f2571c6e3c3dd663.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
جغرافیاوتوسعه ناحیه ای
2008-1391
6
11
2008
11
21
Using new urbanism to improve traditional regions and areas Case study: Sorkhaab region of Tabriz
ساماندهی و بهسازی محلّات سنتی با استفاده از رویکرد شهرسازی جدید "نمونهی موردی محلّهی سرخاب تبریز"
26114
10.22067/geography.v6i11.4282
FA
علی
آذر
دانشیار گروه شهرسازی و معماری، واحد مراغه، دانشگاه آزاد اسلامی، مراغه، ایران
0000-0002-1085-833X
حسین زاده دلیر
حسین زاده دلیر
Journal Article
2010
12
08
Since old structures of cities display culture, ideology and architecture of these cities, they are really precious for us. Industrial revolution made the growth of the cities faster and the border of the cities extended to the neighboring lands. Traditional areas in big cities of Iran and developing countries are facing an imbalanced situation. Presenting and analysis of new urbanism to improve traditional region of Sorkhaab in Tabriz and the least intervention in its structure is the goal of the article. The writers of this article have tried to evaluate the theory of “using new urbanism to improve traditional region of Sorkhaab.”
Keywords: old structure, new urbanism, urban reconstruction, traditional region of Sorkhaab,
بافتهای قدیم شهری، آثار گرانبهایی هستند که نوع فرهنگ، معماری و ایدئولوژی حاکم بر سازمان فضایی شهری در دوران های مختلف را به نمایش میگذارند. انقلاب صنعتی، رشد تدریجی و ارگانیکی شهرها را تسریع بخشید و موجب بسط شهر به زمین های اطراف شد. همزمان با انقلاب صنعتی، در حالی که شهر از درون تهی می شد، توسعه ی نامنظّم شهری باعث کشیدگی شهر به طرف اراضی پیرامون شده بود. محلّات سنتی، مخصوصاً در کلان شهرهای کشورهای در حال توسعه، با عدم تعادل بین ظرف(بافت قدیم) و مظروف(ساکنین) روبرو هستند. معرّفی و تحلیل الگوهای شهرسازی جدید در ساماندهی و بهسازی محلّه ی سنتی"سرخاب" و کمترین میزان مداخله ی کالبدی، از جمله اهداف این تحقیق است. نوشتار حاضر می کوشد تا فرضیه ی "در ساماندهی و بهسازی محلّه ی سنتی سرخاب، براساس الگوی شهرسازی جدید" را مورد ارزشیابی و تحلیل قرار دهد. از نظر هدف پژوهشی، مقاله ی حاضر جزو تحقیقات کاربردی محسوب می شود. در جمع آوری اطّلاعات، از روشهای کتابخانه ای ، اسنادی و میدانی استفاده شده است. از نتایج تحقیق می توان به کارایی الگوهای شهرسازی جدید در ساماندهی محلّه ی سرخاب، رشد درونزای شهری، ارتقای ویژگیهای فیزیکی و کارکردی از طریق تزریق عناصر جدید شهری، افزایش هویّت محلّه ای، افزایش سرانهی خدمات شهری و جلب مشارکت ساکنان محلّه ی مورد مطالعه اشاره نمود.
کلیدواژهها: بافت قدیم، بهسازی شهری، شهرسازی جدید، محلّه ی سنتی سرخاب
https://jgrd.um.ac.ir/article_26114_867fc7cb74a78d96b31cc800cb400c4e.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
جغرافیاوتوسعه ناحیه ای
2008-1391
6
11
2008
11
21
The role of middle-cities in regional balances Case study: Middle-city of Shahreza
نقش شهرهای میانی در تعادل ناحیه ای مورد مطالعه: شهر میانی شهرضا(استان اصفهان)
26149
10.22067/geography.v6i11.4283
FA
مجله
جغرافیا و توسعه ناحیه ای
حسینی امینی
حسینی امینی
رجایی
رجایی
Journal Article
2010
12
08
Paying attention to centralization in development is very essential nowadays. Considering the middle-cities, this centralization becomes very important. The writers of this article have studied the middle-city of Shahreza. The research method used in this research is “descriptive-analytical.” The results of the research show that centralization of population and paying attention to the prime city in the province has reduced. Economic models show that Shahreza has an important role in industries and providing services. Therefore, the city of Shahreza can have an important role and impact in the settlement of the southern part of Isfahan province.
Keywords: Middle-city, regional balances, Isfahan province, Shahreza, development.
در بحث تمرکز زدایی یکی از پایه ای ترین مباحث مطرح شده لزوم نگرش به بخش های میانی سلسله مراتب سکونتگاه هاست که در این میان شهرهای میانی توجه ویژه ای را به خود میطلبند. از این رو هدف این مقاله بررسی تأثیر شهر میانی شهرضا در ساختار اقتصادی سکونتگاه های پیرامون ، شناخت حوزهی نفوذ شهرضا و ارزشیابی عملکرد این شهر در حوزهی نفوذ خود به عنوان یک شهر میانی است. روش تحقیق از نوع «توصیفی – تحلیلی» و روش گردآوری اطلاعات مبتنی بر دو روش کتابخانه ای و میدانی است. نتایج تحقیق نشان می دهد که تمرکز جمعیت و نخست شهری در استان رو به کاهش بوده و از این رو شهر شهرضا از توان کشش پذیری جمعیت برخوردار است، به صورتی که بدون در نظر گرفتن این شهر در شبکهی شهری استان عدم تعادل بیشتر می شود. الگوهای اقتصادی بیانگر نقش قوی صنعتی و خدماتی این شهر طی دوره های مختلف است. نتایج حاصل از بررسی های حوزهی نفوذ شهرضا نیز نشان میدهد که این شهر با قدرت خدماتی خود در امور تجاری، بهداشتی و درمانی و آموزش، توانسته است نقشی فرا ناحیه ای ایفا کرده و حوزهی نفوذ خود را تا استانهای همجوار بگستراند. از طرفی با توجه به انتخاب این شهر به عنوان یکی از چهار قطب توسعهی استان در صورت تقویت زیرساخت ها این شهر میتواند به عنوان مرکز خدماتی و صنعتی برای سکونتگاه های جنوبی استان مطرح شود.
کلید واژه ها: شهرمیانی، شبکهی شهری، حوزهی نفوذ، تعادل ناحیه ای، استان اصفهان، شهرضا
https://jgrd.um.ac.ir/article_26149_a21a550104d4f75f11bba3d88d43bae9.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
جغرافیاوتوسعه ناحیه ای
2008-1391
6
11
2008
11
21
The study of the effects of dams on the quality and quantity of underground water of detrital fan of the lowest area
بررسی اثرات سدهای مخزنی بر کمیّت و کیفیّت آب زیرزمینی مخروط افکنهی پایین دست (نمونهی موردی: سد طرق مشهد)
26180
10.22067/geography.v6i11.4284
FA
مجله
جغرافیا و توسعه ناحیه ای
کامکار یزد نژاد
کامکار یزد نژاد
Journal Article
2010
12
08
After the construction of Torogh Dam in 1984, there was a slump and a high reduction in underground water level in the upper area of Torogh River’s detrital fan. This case is very well observable in the hydrograph of wells in the areas of Khaaje Abaasalt, Ghal’e Sakhtemaan and Mazra’eye Nemooneh. The level of water in these wells has reduced 45, 22 and 21meters respectively in a period of twenty years. Since Torogh’s detrital fan has coarse fragments deposits, it has a high permeability and like other detrital fans, the size of its deposits has reduced from top to the bottom, as a result, its permeability has reduced as well. The permeability of the fragments is ranging from 7.2*10-2 in the top part to 2*10-2 meter second in the base. The reduction of water level has also changed the amount of salts in the water.
Keywords: Detrital fan, seal, dam, hydrograph, permeability, granolomertic, geology, geomorphology, electric directability.
پس از احداث سد طرق (در سال 1363) در بالا دست مخروط افکنهی رودخانهی طرق، افت سطح آب زیرزمینی شدّت یافته است. تشدید افت در هیدروگراف واحد چاه های پیزومتریک خواجه اباصلت، قلعه ساختمان و مزرعهی نمونه، به خوبی قابل مشاهده است. در این چاه ها سطح آب به ترتیب حدود 45، 22 و 21 متر در مدت بیست سال افت داشته است. مخروط افکنهی طرق به دلیل داشتن رسوبات دانه درشت، دارای نفوذپذیری بالایی است و مانند هر مخروط افکنهی دیگر قطر رسوبات آن از رأس به قاعده کاهش یافته و به دنبال آن نفوذپذیری نیز کم میشود، این تغییرات در منحنیهای تجمّعی رسوبات و محاسبهی نفوذ پذیری مشهود است. نفوذ پذیری رسوبات از 2- 10 * 2/7 در محدودهی رأس مخروط، تا 2- 10* 2 متر ثانیه در محدودهی قاعدهی آن متغیّر است. افت سطح آب زیرزمینی، میزان املاح آب را نیز تغییر داده است، به گونهای که به ازای هر متر افت سطح آب، میزان هدایت الکتریکی در سه حلقه چاه خواجه اباصلت، قلعه ساختمان و مزرعهی نمونه به ترتیب 7/424، 8/99 و 4/166 میکرومهوس بر سانتیمتر افزایش داشته است.
کلیدواژهها: مخروط افکنه، آبخانه، سد، هیدروگراف، نفوذپذیری، گرانولومتری، زمین شناسی، ژئومورفولوژی، هدایت الکتریکی
https://jgrd.um.ac.ir/article_26180_73e04598f8d9f829c880a083925e532c.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
جغرافیاوتوسعه ناحیه ای
2008-1391
6
11
2008
11
21
Controlling factors of cavernous weathering (Tafoni) in granite rocks of Southern Mashhad and Shemshak formation on Northern parts of Binaalood
عوامل کنترل کننده هوازدگی حفره ای ( تافونی ) در گرانیت های جنوب مشهد و سازند شمشک واقع در بخش شمالی بینالود
26212
10.22067/geography.v6i11.4285
FA
مجله
جغرافیا و توسعه ناحیه ای
موسوی حرمی
موسوی حرمی
محبوبی
محبوبی
Journal Article
2010
12
08
The most common weathering features on granite landforms are cavernous weathering that are known as tafone. Tafoni are deep cavities which are produced by a variety of different weathering mechanisms. This study investigates the formation of tafoni in the granitic rocks of South Mashhad and Shemshak formation in semi-arid climatic conditions. Based on petrographical studies, this granite consists of crystal quartz, k-spar, plagioclase and mica. In the study area, tafoni formed by both physical and chemical weathering processes and are mainly controlled by mineralogical and structural characteristics of the rocks and variations in the local climate and microclimate within the caves. Due to granular fabric of these rocks, one of the most important processes in the formation of these features is granular disintegration of unstable minerals such as feldspar and mica. The in situ weathering soil (under lichens) from granite rocks of Southern Mashhad was studied by X-Ray diffraction (XRD) and consists of quartz, orthoclase, albite, calcite and clay minerals (kaolinite, illite, montmorillonite). Joints, pegmatite veins, xenoliths, exfoliation, core softening and case hardening of rocks outcrops are other important factors that control the tafoni initiation and growth. Therefore, the writers suggest the lithology, structure of the rock and environmental effects are the most important control factors of tafoni occurrence in this region. In Shemshak formation, dissolution of calcareous cement and salt weathering are the most roles of tafoni formation in this area.
Keywords: Tafoni, cavernous weathering, Mashhad, granular disintegration, granite, salt weathering.
مهمترین سیمای هوازدگی در توده های گرانیتی، هوازدگی حفره ای است که به آن تافونی میگویند. تافونی ها حفرات عمیق و توخالیاند که توسط سازوکارهای متفاوت هوازدگی به وجود می آیند. در این نوشتار، چگونگی پیدایش تافونی ها و عوامل کنترل کننده آنها در گرانیتهای جنوب مشهد و ماسه سنگهای سازند شمشک در یک آب و هوای نیمه خشک بررسی شده است. براساس مطالعات پتروگرافی، این سنگها متشکّل از کوارتز ، فلدسپات پتاسیم، پلاژیوکلاز و میکا هستند. در ناحیهی مورد مطالعه ، تافونیها بیشتر به وسیله فرایند های فیزیکی و شیمیایی تشکیل شده اند. در این سنگها ، تافونی ها به وسیله عوامل کانی شناسی و ساختاری سنگ ، تغییرات آب و هوای محلی اطراف تافونی ها و میکروکلیمای درون خود حفرات کنترل می شوند. به دلیل فابریک (بافت) دانه ای در گرانیتها ، یکی از مهمترین فرایندهای ایجاد کننده هوازدگی حفره ای ، فروپاشی دانه ای کانی های ناپایدار مانند فلدسپاتها و میکاهاست. آنالیز خاکهای تولید شده در زیر گلسنگهای روی صخره های گرانیتی توسط XRD وجود کوارتز، اورتوکلاز، آلبیت، کلسیت و کانی های رسی ( به ترتیب فراوانی شامل کائولینیت ، ایلیت و مونتموریونیت ) را به اثبات رسانده است. سیستمهای درزه ، رگه های پگماتیتی ، تورّق سطحی ، سست شدن و سخت شدن رویهی رخنمون های سنگی از عوامل مهم کنترل کننده شروع تشکیل تافونی ها و رشد آنها محسوب می شود. بنابراین پیشنهاد می شود که لیتولوژی و ساخت سنگ و نیز تغییرات محیطی از عوامل مهم کنترل کننده هوازدگی حفره ای در این سنگها باشد. در سازند شمشک نیز انحلال سیمان آهکی و هوازدگی نمکی نقش بسیار مهمّی در تشکیل تافونیها ایفا می نماید.
کلّید واژهها: تافونی ، هوازدگی حفره ای ، مشهد ، فروپاشی دانه ای ، گرانیت ، هوازدگی نمکی
https://jgrd.um.ac.ir/article_26212_0e2f93b16c825de5b5c1a68373e1fb2e.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
جغرافیاوتوسعه ناحیه ای
2008-1391
6
11
2008
11
21
Iran’s urban plans from provision to reality in execusion Case study: Tabriz comprehensive plan
طرحهای شهری ایران از قلمرو تهیه تا واقعیّت آن در اجرا (مورد مطالعه : طرح جامع تبریز)
26235
10.22067/geography.v6i11.4286
FA
مجله
جغرافیا و توسعه ناحیه ای
پورمحمدی
پورمحمدی
سلطانی
سلطانی
Journal Article
2010
12
08
It is now more than four decades from providing and execution of Iran’s first comprehensive urban plan. Evaluation of this plan shows that the process of execution has not been successful. Considering the literature review, field study as well as comparing the plan’s documents, it is thought that lack of coordination between the urban planning organizations, the manner of providing and execution, lack of financial sources and necessary experts, have led to the ineffectiveness of the plan. The results of the research show that the studies of the consultant engineers, lack of financial resources and inability of the municipality have led to the lack of success of the plan.
Keywords: Urban plans, comprehensive plan, providing and performance, financial resources, ineffectiveness.
با ورود به نیمهی دوم دههی هشتاد، بیش از چهل سال از زمان تهیه واجرای طرحهای جامع شهری در ایران میگذرد. بر اساس بررسی های انجام شده این طرح ها با وجود همهی تمهیدات، رویکردها وابزارهای قانونی خود از دستیابی به اهداف تعیین شده، به دلایل مختلف، بازماندهاند. در نوشتار حاضر با فرض این که ناهماهنگی سازمان های مؤثّر در امور خدمات شهری، نحوهی تهیه واجرای طرحها و نبود منابع مالی به همراه عدم وجود نیروی تخصصی در ناکارآمدی این طرحها مؤثّر بوده است، با تکیه بر مطالعات میدانی ، اسنادی وکتابخانه ای پیرامون موضوع بحث نموده است. نتایج حاصل از این تحقیق، بیانگر آن است که نبود مدیریت واحد شهری ، کیفیّت مطالعات وبرآورد مهندسین مشاور و ناتوانی شهرداری ها از بعد مالی وانسانی، در ناکارآمدی طرحها مؤثّر بوده است.
کلیدواژهها : طرح های شهری ، طرح جامع ، تهیه واجرا ،منابع مالی ، ناکارآمدی.
https://jgrd.um.ac.ir/article_26235_04ed063271d711eaa0ef538360bd9085.pdf