دانشگاه فردوسی مشهدجغرافیاوتوسعه ناحیه ای2008-13919220120220The process of a synthetic methodology for strategic planning on physical development of Iranian rural areasفرایند روش شناسی ترکیبی در برنامه ریزی راهبردی توسعه ی کالبدی مناطق روستایی ایران2815810.22067/geography.v9i17.13478FAعبدالرضا رکن الدین افتخاریتربیت مدرسسیدعلی بدریتهرانمهدی پورطاهریتربیت مدرسحمدالله سجاسی قیداریتربیت مدرس0000-0000-0000-0000Journal Article20120620During recent decades, a lot of growing evidences of social, economic and environmental changes mainly observed in the country have led to spatial changes. Through technological developments, human beings have significantly detected the natural elements and conditions, have modified the ways of exploiting natural resources and management practices. The need for physical planning has also massively increased during the past years. Meantime, rural areas have not been an exception. In this study, for the first time, a synthetic methodology (quantitative - qualitative) has been employed for physical planning and development of rural areas of the country. One of the basic features of this method is the simultaneous use of quantitative and qualitative methods within a strategic planning framework. The key questions of the article are: What methods are appropriate for physical planning in rural areas and how is it possible to combine these methods? Does the synthetic participatory methodology help us achieve the goals of physical planning in rural areas? The results show that it is possible to develop a system of strategic management, physical planning and sustainable principles with partnership of various elements of planning (from local to national) and development agents (people, policy makers and planners) via a synthetic methodology.طی دهههای اخیر، شواهد بسیار زیادی از تغییرات فزایندهی اجتماعی، اقتصادی و محیطی در سطح کشور مشاهده شده است که عمدتاً به تغییرات فضایی منتهی شده اند. با توسعهی فن آوری، انسان عناصر و شرایط طبیعی را به میزان قابل توجهی شناسایی کرده و چگونگی بهره برداری و شیوهی مدیریت منابع طبیعی را تحول بخشیده و نیاز به برنامه-ریزی کالبدی را افزایش داده است. در این زمینه ساکنان نواحی روستایی نیز استثنا نبوده اند. بنابراین نیاز به فضا جهت انجام یک برنامه ریزی مدیریت کالبدی مبتنی بر اصول علمی و دیدگاههای نظریه ای توسعهی پایدار، که متناسب با روششناسی مناسب باشد، بیش از پیش ضرورت پیدا کرده است. بر این اساس در مطالعهی حاضر برای اولین بار از یک روش شناسی ترکیبی (کمی- کیفی) برای برنامه ریزی و توسعهی کالبدی مناطق روستایی کشور بهره گرفته شد، که از ویژگی های اساسی آن، استفادهی همزمان از روشهای کمی و کیفی مشارکتی در چارچوب برنامه ریزی راهبردی است، که از نگاه چندسطحی در برنامه ریزی و روش شناسی پیروی می کند. سؤال کلیدی مقاله این است که روشهای ممکن برای برنامه ریزی کالبدی مناطق روستایی کداماند و تلفیق این روشها چگونه امکانپذیر است؟ و آیا روش شناسی ترکیبی مشارکتی بهکار رفته، امکان دسترسی به اهداف برنامه ریزی کالبدی در مناطق روستایی را فراهم می سازد؟ نتایج به دست آمده نشان می دهد که تدوین یک نظام مدیریت و برنامه ریزی راهبردی کالبدی پایدار و اصولی با مشارکت سطوح مختلف برنامه ریزی (از سطح ملی تا محلی) و عاملان توسعه (مردم، سیاستگذاران و برنامه ریزان) با روش شناسی ترکیبی مشارکتی امکانپذیر است.دانشگاه فردوسی مشهدجغرافیاوتوسعه ناحیه ای2008-13919220120220Spatial monitoring of groundwater quality characteristics in different geological formations: case study of upper Aji-chai basinپایش مکانی ویژگی های کیفی آب زیرزمینی در سازندهای مختلف زمین شناسی (مطالعهی موردی: بالادست حوضهی آجی چای، شرق دریاچه ارومیه)2820110.22067/geography.v9i17.13479FAفریبا کرمیتبریزمریم بیاتی خطیبیتبریز0000-0002-5156-6018Journal Article20120620Groundwater quality characteristics are affected by lithology and geological structure of aquifer formations. This research has studied the groundwater chemical quality of the upper Aji-chai basin with regard to different geological formations. Using Pie and Piper diagrams, the researchers analyzed hydro-chemical elements of 47 sample groundwater resources. After determining water type of samples, we studied the role of different geological formations in the chemical quality of samples. The results showed that minerals in the water samples increase as one moves toward west. That is, water type changes from calcium bicarbonate in the slopes of Sabaln and Bozghoosh aquifers to calcium chloride and magnesium chloride west-wiseویژگی های کیفی آب های زیرزمینی از لیتولوژی و ساختمان زمین شناسی سازندهای آبخوان ها تأثیر می پذیرد. این پژوهش کیفیت شیمیایی آب زیرزمینی بالادست حوضه ی آبریز آجی چای را در ارتباط با سازندهای مختلف زمین شناسی موجود در آبخوان های منطقه بررسی می کند. بنابراین متغیرهای هیدروشیمی (کاتیون ها و آنیون های اصلی موجود در آب) چهل و هفت نمونه آب زیرزمینی منطقه در مهرماه 1386 با استفاده از دیاگرام های دایره ای و پایپر تجزیه و تحلیل شدند. پس از تعیین تیپ آبی نمونه ها، نقش سازندهای مختلف زمین شناسی در کیفیت شیمیایی آب های زیرزمینی منطقه مورد بررسی قرار گفت. نتایج مطالعه نشان می دهند که املاح آب های زیرزمینی در مسیر حرکت از پایکوه های اطراف به سمت غرب منطقه افزایش یافته و ترکیبات شیمیایی آنها تغییر می یابد. یعنی تیپ آبی از بی کربنات کلسیم در پایکوه های سبلان و بزقوش، که از سنگ های آذرین هستند، در غرب منطقه به کلرور کلسیم و منیزیم تبدیل می شوند. دلیل این تغییر، وجود سنگ های رسوبی و نهشتههای تبخیری میوسن در غرب منطقه است.دانشگاه فردوسی مشهدجغرافیاوتوسعه ناحیه ای2008-13919220120220The Role of Territorial Management in Urban Spatial Identity in Piroozi Boulevard Axis of Mashhadنقش آمایش شهری در هویت یابی فضایی ـ کالبدی محور بلوار پیروزی مشهد2821810.22067/geography.v9i17.13480FAمحمدرحیم رهنمافردوسی مشهدفرزانه رزاقیانفردوسی مشهدJournal Article20120620The image of most Iranian cities like Mashhad as a metropolis indicates not only the contrast between old and new urban textures but also illustrates a new texture of not more than 50 years old whose design is disorganized and disordered. Despite enjoying a detailed plan (1956-91), Piroozi Boulevard in Rezashahr area with residential land use, low density and plots of over 500 m2 is really in a very undesirable situation. The survey of 346 pieces of lands in field work (between Kaveh square and Salman Farsi square) indicates that 56.6% of land uses are residential-commercial and just 29% of them enjoy a recommended land use of detailed plan (residential land use). In addition, most of the plots are the result of dividing500 m2 lands into 250 m2 or smaller ones and just 3.75% of them have remained in accordance with the recommended detailed plan. These facts and figures show nonconformity with the principles of the recommended detailed plan, distorting the expected image of the boulevard. The researchers have recommended three different paradigms for spatial organization of the boulevard in question to conform to its own desirable identity. Thus, the purpose of the suggested paradigm is to restore the expected identity of the boulevard as recommended in the detailed urban planچهرهی کالبدی بسیاری از شهرهای ایران، از جمله مشهد، از طریق تضاد شدید بین بافت قدیمی و جدید شهر، سیمای آشفتهی بخش نوین و سرعت ناموزون تغییرات، تیره و تار شده است.این تغییر و تحولات، حاشیهی محورهای ارتباطی را نیز در مقایسه با بافت درونی شهر، به دلیل موقعیت ویژهی آنها، متأثر مینماید. محور بلوار پیروزی علی رغم برخورداری از طرح تفصیلی (70-1345) در محدودهی رضاشهر با کاربری مسکونی و تراکم کم، با مساحت قطعات پانصد متر به بالا، هم اکنون در وضعیت بسیار متفاوتی قرارد دارد.آنچه که از برداشتهای میدانی انجام شده برای تعداد سیصد وچهل وشش قطعه در محدودهی رضاشهر (حد فاصل میدان کاوه و میدان سلمان فارسی) بهدست آمده 56.06% از کاربریها به کاربری مسکونی تجاری و فقط 29 % دارای کاربری پیشنهادی طرح تفصیلی (مسکونی) بوده است. علاوه بر این اکثر قطعات حاصل تفکیک پلاکهای پانصد متری به قطعات دویست وپنجاه متری و کوچکتر است که فقط 3.75% از قطعات به شکل پیشنهادی طرح تفصیلی باقی مانده است.این اعداد و ارقام نمایانگر عدم رعایت ضوابط طرح تفصیلی بوده و تبدیل محور ارتباطی با نقش منطقهای را به خیابانی با نقش محلی با سیمایی آشفته به دنبال داشته است. در پایان برای ساماندهی فضایی-کالبدی این محور، سه الگوی جدید پیشنهاد شده است تا هماهنگی لازم با زندگی مردم و هویتی که شایستهی آن است، داشته باشد. این الگوها بر اساس ضوابط طرحهای پیشنهادی برای محور بلوار پیروزی بوده اند و علاوه بر پیشنهادهایی در سطح کلان منطقه، به جزئیات نیز پرداخته اند و هدف همهی آنها بازگرداندن هویت اصلی بلوار که در طرح تفصیلی برای آن دیده شده است، میباشد، بنابراین در این پژوهش پس از بیان مسأله، فرضیات، اهداف و روش تحقیق، به توضیحاتی در ارتباط با حوزهی فعالیت طراحی شهری در ساماندهی محورها و هویت شهری پرداخته شده است. همچنین پس از بیان عملکردها و فعالیتهای حوزهی مطالعاتی، به بررسی وضع موجود محدوده در سه سطح متفاوت نوع کاربری، تعداد طبقات و وسعت قطعات پرداخته شده و در پایان سه سناریوی متفاوت همراه با اولویت بندی و پیشنهادها برای این محدوده ارائه شده استدانشگاه فردوسی مشهدجغرافیاوتوسعه ناحیه ای2008-13919220120220Application of GIS models to spatial analysis of urban “crime hot spots”: The case study of Gorgan Cityاستفاده از الگوهای GISدر تحلیل مکانی نقاط داغ جرم شهری(نمونه: شهر گرگان)2825110.22067/geography.v9i17.13482FAجعفر میرکتولیگلستانامید عبدیاداره کل منابع طبیعی استان گلستانJournal Article20120620Spatial and crime researchers have used the term “hot spot” to explain the spatial conditions of spots with crime outbreak frequency. A “hot spot” might be located in a specific area singly or collectively. In cities, for instance, part of a certain block, a single block, two blocks or a certain intersection can be a crime hot spot. This study aims at finding crime hot spots of Gorgan city in GIS environment. First, the data were collected through a random sampling procedure. Then, a crime scatter plot was provided for each kind of crime in the city. After that, a map of crime hot spots was prepared using different methods such as description, Inverse Distance Weighting, Kernel density, and clustering through statistical analysis in GIS environment. The results of various methods for hot spot spatial analysis in Gorgan city were as follows: According to kriging method, four areas, Kernel density and Inverse Distance Weighting methods, three areas and in terms of clustering method with statistical analysis, two areas could be identified. In this study, all the above methods showed that crowded and poor inhabited areas of the city are the crime hot spots. Moreover, applying each of the methods can be helpful in better analysis of crime hot spots.پژوهشگران جرم و مکان، اصطلاح "نقطه داغ" را برای بیان موقعیت مکانی نقاط دارای فراوانی وقوع جرم تعریف کردهاند. یک نقطهی داغ ممکن است به تنهایی در یک موقعیت معین قرار داشته باشد و یا به صورت مجموعهای وابسته به یکدیگر باشند. در شهرها نیز یک قسمت از یک بلوک و یا یک بلوک بهطور کامل و یا دو بلوک و یا یک چهارراه میتوانند نقاط داغ جرم باشند. در این تحقیق با هدف شناسایی نقاط داغ جرم شهر گرگان در محیط GIS، ابتدا اقدام به جمع آوری اطلاعات و نمونه گیری به روش تصادفی گردید، سپس نقشهی پراکنش جرایم به تفکیک نوع جرم در سطح شهر تهیه شد و با استفاده از روشهای مختلف شامل روش توصیفی، روش درون یابی عکس فاصلهی وزنی، روش تراکم کرنل، روش درونیابی کریجینگ و روش خوشه ای با استفاده از آنالیز آماری در محیط GIS اقدام به تهیهی نقشه نقاط داغ جرم در سطح شهر گردید. نتایج بهدست آمده از روشهای مختلف آنالیز مکانی نقاط داغ در سطح شهر گرگان نشان داد که براساس روش درونیابی عکس فاصلهی وزنی و کریجینگ چهار منطقه، روش تراکم کرنل سه منطقه و روش خوشهای با استفاده از آنالیز آماری دو منطقه بهعنوان نقاط داغ جرم در سطح شهر تشخیص داده شد. براساس نتایج، مناطق شلوغ و فقیر نشین شهر بهعنوان نقاط داغ جرم در تمامی روشها مشهود است. همچنین به کارگیری هر کدام از روشها میتوانند به شکل مطلوبتری در آنالیز بهتر نقاط داغ جرم کمک کنند.دانشگاه فردوسی مشهدجغرافیاوتوسعه ناحیه ای2008-13919220120220Tourism as a system: Mashhad as a modelگردشگری به عنوان یک سیستم (نمونه: مشهد)2829210.22067/geography.v9i17.13483FAمحمد قاسمی خوزانیفردوسی مشهدJournal Article20120620A systemic approach to tourism may be regarded as a comprehensive measure to appreciate, analyze, plan and mobilize tourism as an industry. Through such an approach, one may investigate and bring into alignment factors influencing tourism (such as tourists, the host society, institutes associated with tourism, and the environment) as an interrelated system of elements. To put it another way, a systemic approach to tourism looks at the facts and foundations associated with tourism as a coherent totality, including transportation, accommodation, attractions etc as an element in supplier side and in the other side we have demand, in which the planning agents try to compete with other rivals at an international level in the world. The purpose of the present study is to pave the way for those in charge of tourism in this country to view the industry as an organic system requiring an integrative management trying to keep a balance between supply and demand. The study has adopted a descriptive-analytical deductive approach, based on systems thinking methodology using a field study method and also literature review – documentation to collect the data. In this paper firstly the problem is uncovered and the data is gathered from WTO and also other theorists in this field . Moreover The paper deals with the macro -tourism in Mashhad and finally suggests a solution to mobilize tourism in the city. The field study results indicate that the city’s management of tourism is afflicted by an incoherent decision-making agency, with the associated institutes having little connection or alignment with each other. The situation requires an overarching institute to organize the activities of all those involved in managing tourism in the city.نگرش سیستمی، رویکرد نسبتاً جامعی برای درک، تجزیه و تحلیل، برنامه ریزی و پویایی گردشگری است؛ در این رویکرد بهخوبی میتوان بخشها و عوامل تأثیرگذار بر گردشگری را هم چون گردشگران، جامعهی میزبان، سازمانها و شرکتهای ذی ربط، محیط و ... را به صورت به هم پیوسته مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار داد و آنها را سازماندهی کرد. به عبارت دیگر، نگرش سیستمی واقعیت، بنیان و اساس گردشگری را در کلیتی منسجم به تصویر میکشد و پیوند بین اجزاء وعناصر بخش عرضهی گردشگری، اعم از جاذبهها، حمل ونقل، واحدهای اقامتی، خدمات، سازمانها و ... با تقاضا (گردشگران) در سطوح مختلف محلی، منطقهای، ملی و بین المللی نمایان میسازد تا برنامه ریزان برای پویایی آن در عرصهی رقابت جهانی تلاش نمایند. هدف اصلی این پژوهش، آن است تا دریچه ای نو، برای پژوهشگران و مدیران و دست اندرکاران گردشگری کشور ایجاد کند و ضمن پرهیز از بخشی نگری گردشگری ، بتواند با ایجاد مدیریت یکپارچه در راستای پویایی گردشگری شهر و منطقه، انطباقی بین عرضه و تقاضا ایجاد نماید. همچنین پژوهش حاضر از مبانی نظری بر پایهی نظریهی سیستمی است و روش تحقیق به کار گرفته شده توصیفی- تحلیلی از کل به جزء است؛ همچنین روش جمع آوری اطلاعات برمبنای کتابخانه ای- اسنادی و نیز میدانی است. در این مقاله، ابتدا ضمن بیان مسأله و دیدگاههای ارائه شده توسط سازمان جهانی گردشگری و سایر نظریه پردازان مشهور جهان راجع به نظام گردشگری به بررسی و تحلیل گردشگری کلان شهر مشهد پرداخته شده و در نهایت راه حلی جهت پویایی آن ارائه شده است. نتایج مطالعات میدانی بهدست آمده، بیانگر این واقعیت است که ساختار و نظام مدیریت گردشگری مشهد در بخش عرضه با چندپارچگی و عدم ارتباط سازمند بین سازمانها، ادارهها، شرکتها، اتحادیهها و... مرتبط با گردشگری روبرو است؛ بهگونهای که تعدد و چند پارچگی با کمترین تعامل در مدیریت جاذبههای گردشگری، واحدهای اقامتی، پذیرایی، دفاتر خدمات مسافرتی، حمل و نقل و... مشهود است. بنابراین شایسته است برای برقراری ارتباط سازمند بین اجزاء و عناصرنظام گردشگری شهر و منطقه، نهادی فرادست، متشکل از کنشگران فوق تشکیل شود تا برای برقراری نظامی یکپارچه جهت پویایی و توسعهی آن تلاش و برنامه ریزی کنند.دانشگاه فردوسی مشهدجغرافیاوتوسعه ناحیه ای2008-13919220120220Morphotectonic and its impact on the changes in bed and patternمورفوتکتونیک و تأثیر آن بر تغییرات بستر و الگوی رودخانهی قره سو2833010.22067/geography.v9i17.13484FAمجتبی یمانیتهرانمحمود علایی طالقانیرازی کرمانشاهصبریه شهبازیتهرانJournal Article20120620Rivers are unstable environments affected by natural or human factors in changing their directions and patterns. In this study, the tectonic effects on the pattern of the Gharasou River in the north of Kermanshah city have been studied. Aerial photos (years 1955 & 1990), satellite images (ETM, year 2000) and topographic as well as geologic maps were used as research tools. The procedure of the research was on the basis of reviewing changes in the pattern of the bed of the Gharasou River over a period of 45 years and the probable relationship between such variations and the Gharasou fault. The Data were analyzed by means of the Arc GIS and Global Mapper software. As the Gharasou fault is consistent with the river bed, the results show that the pattern of the river has been influenced by the fault.رودخانهها محیطهای ناپایداری هستند، که تحت تأثیر عوامل طبیعی یا انسانی، دچار تغییر مسیر و تغییر الگو میشوند. در این پژوهش، اثرات تکتونیکی بر الگوی رودخانهی قره سو در محدودهی شهرکرمانشاه مورد بررسی قرار میگیرد. ابزارهای اصلی تحقیق را عکسهای هوایی سالهای 1335 و 1380 و نیز تصاویر ماهوارهایETM ، الگوی ارتفاعی رقومی (DEM) سال 2000 و همچنین نقشههای توپوگرافی و زمین شناسی منطقه تشکیل داده اند. تکنیک کار تحقیق، بررسی ارتباط تأثیر گسل قرسو از یک سو و تغییرات بستر و الگوی رودخانهی قره سو از سوی دیگر طی یک دوره چهل وپنج ساله بوده است. بدین منظور با انجام کارهای میدانی، ضمن نمونه برداری رسوب، برای بررسی تغییرات، پروفیلهای عرضی از آبراهه برداشت شده و موقعیت آنها باGPS ثبت و روی نقشهها انتقال داده شده است. سپس دادهها با استفاده از شاخصهای ضریب خمیدگی و زاویهی مرکزی در قالب نرم افزارهای ArcGIS وGlobal Mapper تجزیه و تحلیل شده اند.گسل قره سو منطبق با بستر اصلی رودخانه بوده و نتایج نشان میدهد که الگوی رود قره سو از فعالیت این گسل تأثیر پذیرفته است، زیرا تغییرات عرضی و الگوی بستر این رودخانه در دو ساحل یکسان نبوده و با راستای جهش گسل مذکور انطباق دارد. به گونهای که پیچان رودها در ساحل شرقی آبراهه که در بخش فرو دیواره گسل قرار گرفته است، توسعهی بیشتری یافتهاند.دانشگاه فردوسی مشهدجغرافیاوتوسعه ناحیه ای2008-13919220120220Evaluation the performance of service centers resulting from governmental decisions Case Study: Sardasht (Hormozgan province)ارزشیابی عملکرد مراکز خدماتی حاصله از تصمیمات دولتی(مطالعهی موردی: شهر سردشت – استان هرمزگان)2835710.22067/geography.v9i17.14491FAحسن افراختهJournal Article20120805Proving socio-economic services to rural settlements is the main role of focal points, such as small towns, agropolises and other central locations. Market towns are one of the above mentioned centers which have an important role on rural- urban relation and linkages. Sardasht village in the Bashagerd area of Homozgan province was upgraded as town through political decision in 2010. Evaluation the service providing potential of Sardasht has been the main aim of this research. 174 household have selected as research sample society using Cochran's formula among 51 sample villages randomly. Required data has collected through document study and filling questionnaire. Collected data are analyzes using descriptive statistic, centrality index, Chi- Square test and logistic regression. Findings have indicated that "Sardasht" is most important destination of rural dwellers to obtain different services, and existing services have important impact on current service providing role of city. However, the area is still facing serious problems in providing basic services such as medical, veterinary, agricultural tools and other repair services.ارایهی خدمات اجتماعی و اقتصادی به سکونتگاه های روستایی از جمله نقش های اساسی مراکز کانونی، نظیر شهرهای کوچک، روستا – شهرها و دیگر مکان های مرکزی است. یکی از این مراکز، شهرهای کوچک خدماتی هستند که نقش مهمی در پیوستگی روابط تجاری و خدماتی شهر و روستا دارند. روستای سردشت، واقع در ناحیه ی بشاگرد استان هرمزگان، بر اساس تصمیم دفتر تقسیمات سیاسی وزارت کشور در سال 1388 به عنوان شهر و مرکز شهرستان بشاگرد معرفی شده است. با توجه به این که ناحیه ی بشاگرد از انزوای جغرافیایی شدیدی برخوردار است و نیز به دلیل ضعف خدمات اقتصادی – اجتماعی و زیربنایی موجود در ناحیه, این سوال مطرح می شود که توان و نقش شهر کوچک سردشت در ارایه ی خدمات به پسکرانه های روستایی چگونه است؟ هدف تحقیق ارزشیابی توان فعلی و آتی شهرهای کوچک خدماتی در ارایه ی خدمات به پسکرانه های روستایی و ایجاد و پیوستگی روابط شهر و روستا است. دادههای تحقیق از طریق مطالعات کتابخانه ای و تکمیل پرسشنامه در یکصد وهفتاد وچهار خانوار روستایی که از طریق فرمول کوچران انتخاب شده اند، جمع آوری شده است. داده های جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی، شاخص مرکزیت، آزمون مربع کای و رگرسیون لوجستیک مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. این پژوهش مشخص کرد که شهر سردشت مهمترین مقصد ساکنان روستایی برای بهرهمندی از خدمات است و خدمات موجود در شهر به استثنای پزشک، دامپزشک و تعمیر ادوات کشاورزی، تأثیر فراوانی در ایفای نقش خدماتی فعلی شهر دارند. در مورد نقش آتی شهر در رساندن خدمات رسانی به روستاها و نیز ایجاد پیوستگی در روابط شهر و روستا، نتیجه این شده که برخی از خدمات نظیر آموزش عمومی بیشترین تأثیر و خدمات پزشکی، دندانپزشکی و مراجعه به فروشگاه لوازم تحریر کمترین نقش را دارند.دانشگاه فردوسی مشهدجغرافیاوتوسعه ناحیه ای2008-13919220120220Investigating the role of physical development plans in urban sprawl through a passive defense approach: The case of Sanandaj Cityبررسی نقش طرحهای توسعهی کالبدی در پراکنده رویی شهری با رویکرد پدافند غیر عامل (نمونهی موردی : شهر سنندج)2839210.22067/geography.v9i17.13485FAحسن کامرانتهرانحمیدرضا وارثیاصفهان0000-0001-5768-6179طاهر پریزادیدانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات بروجردJournal Article20120620Today, sprawl is regarded as one of the serious urban problems in most countries. The problem differs from country to country depending on various geographical, economic, social, and political structures. Iran is not an exception in this regard. Although urbanization in many cities has been rather gradual, the very inclination of most people to prefer living in towns and cities to living in rural areas has brought about the problem of sprawling in urban areas. The present study has attempted to find an answer to the following questions: What factors and processes have been responsible for the phenomenon of sprawling in Sanandaj? What is the role of physical development plans in this respect? To answer these questions, within a descriptive-analytical framework, the hierarchical models of Holdren and Shannon entropy have been employed. Research findings indicate that factors such as the low price of land, the spatial concentration of population, increase in the number of cars owned by people, and poor urban administration on the part of the officials have been most responsible for urban sprawl in the city.پراکندهرویی امروزه به عنوان یکی از مشکلات شهری در بسیاری از کشورها مطرح است. با توجه به ساختارهای متفاوت و ویژگیهای گوناگون جغرافیایی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و غیره، دلایل پراکندهرویی از شهری به شهر دیگر متفاوت است. ایران نیز از این قاعده مستثنی نبوده و اگرچه بسیاری از شهرهای آن طی قرون گذشته گسترش کندی داشتهاند، ولی با افزایش تمایل مردم به شهرنشینی با پدیدهی پراکندهرویی روبرو بودهاند. بر این اساس، مقالهی حاضر به دنبال پاسخگویی به این سؤالات اساسی است که چه عوامل و فرایندهایی باعث پراکندهرویی در شهر سنندج شدهاند؟ و نقش طرحهای توسعهی شهری در پراکندهرویی شهر سنندج چگونه بوده است؟ برای پاسخ به این سؤالات از روش توصیفی- تحلیلی و در چارچوب آن از الگوهای هلدرن و آنتروپی شانون استفاده شده است. نتایج نشان میدهند که عوامل متعددی چون ارزان بودن زمین در نواحی پیرامونی شهرها، اعمال کنترل ضعیف بر توسعه در خارج از محدودهی شهر، انتخاب و برتری یافتن شیوهی زندگی حومهای به ویژه در اثر تنزل کیفی مراکز شهری و افزایش مالکیت اتومبیل و پیشرفت تسهیلات حمل و نقل، قصور بازار در برآورد ارزش کامل فضاهای باز و هزینهی اجتماعی ازدحام در نواحی پیرامونی و به طور خاص جهت گسترش شهر و تمایل به توسعه در افق طرحهای توسعهی شهری، تأثیر بزرگی بر شکل گیری و تشدید پراکنده رویی در شهر سنندج داشتهاند.دانشگاه فردوسی مشهدجغرافیاوتوسعه ناحیه ای2008-13919220120220The analysis of climatic variation and its impact on water resources in northern slopes of the Karkasتحلیل نوسانات اقلیمی و تأثیر آن بر منابع آب در دامنهی شمالی کرکس2842510.22067/geography.v9i17.14492FAداریوش رحیمیدانشگاه اصفهان5301-9902-0001-0000مرضیه مجددانشگاه اصفهانJournal Article20120805From the viewpoint of many experts in climatology, climate fluctuation is considered a natural phenomenon repeated in the course of a long-term cycle. This study will analyze the elements of temperature, precipitation and evaporation in the northern mountains of the Karkas range in terms of seasonal and annual cycles, using a non-parametric test of Man-Kendall during two time periods from 1980 to 2009 and from 2007 to 1987. Based on the results, the data with a confidence level of 95% indicate that the days with a precipitation of over 10 mm especially during the winter suggest no certain trend. The years 1987-2007 indicate an increasing trend towards higher temperatures and evaporation compared to the period of 1980-2009, so that the annual averages and the maximum and minimum temperatures show a significant increasing trend, but no trend of precipitation or evaporation is seen. The regression line of evaporation, however, showed an increase of 2 to 16 millimeters per year, a process suggesting increased water demands, reduced soil moisture, decrease in pastures and agricultural products, and exerting more pressure on underground water resources.تغییر اقلیم از دیدگاه بسیاری از صاحب نظران، یک پدیدهی طبیعی است که در توالیهای زمانی بلند مدت به وقوع پیوسته و دوباره تکرار میشود. در این مطالعهی روند عوامل اقلیمی و هیدرولوژی دما ، بارش و تبخیر در مقیاسهای زمانی فصلی و سالانه دامنههای شمالی رشته کوههای کرکس با استفاده از آزمون ناپارامتری من کندال طی دو دورهی زمانی سی ساله طی سالهای 2009-1980 و بیست ساله 2007-1987 مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج بهدست آمده دادههای مورد بررسی در سطح اطمینان 95% پارامترهای دما به ویژه میانگین کمینهی سالانه به ویژه فصل زمستان،روزهای با بارش بیش از ده میلی متر سیر افزایشی و بارش سالانه بدون روند است. در دوره آماری بیست سالهی (2007-1987) داده های دما و تبخیر از سیر صعودی با شتاب بیشتری نسبت به دورهی 2009-1980 همراه بوده، به گونه ای که میانگینهای سالانه، بیشینه و کمینهی دما معنیدار و دارای روند افزایشی، بارش فاقد روند، تبخیر بدون روند، ولی معادلهی خط رگرسیون نشان دهندهی افزایش دو تا شانزده میلیمتر به ازای هر سال است.این شرایط باعث افزایش نیاز آبی ،کاهش رطوبت خاک،افت ظرفیت مراتع و محصولات کشاورزی فشار بیشتر بر منابع آب زیر زمینی از تبعات آن است.دانشگاه فردوسی مشهدجغرافیاوتوسعه ناحیه ای2008-13919220120220Trend Analysis of Annual Precipitation Changes in the Sefid Rood Basin Using the Man-Kendall Non-Parametric Techniqueتحلیل روند تغییرات بارشهای سالانهی حوضهی سفیدرود با استفاده از روش ناپارامتری من – کندال2847310.22067/geography.v9i17.14493FAسعید جهانبخش اصلدانشگاه تبریزمعصومه تدینیآزاد اسلامی سمنانحبیبه نوری اوغورآباددانشگاه تبریزJournal Article20120805The aim of this research is the study of trends in annual precipitation changes in some selected stations located in the Sefid Rood basin, applying the Man-Kendall non-parametric technique. The method is one of the most frequently used non-parametric techniques for trend analysis of precipitation on an annual scale. Six synoptic stations located in the Sefid Rood basin were selected for the analysis containing data records for a 30-year period (1978-2007). The results of the analysis indicated a significant trend in the precipitation of Khalkhal and Birjand stations, while there was no significant trend in Rasht and Zanjan stations with 95% and 99% confidence levels. At a 95% significance level, there was an ascending and significant trend in Lahijan station, whereas this trend was descending and significant in Mianeh station.هدف از انجام این تحقیق، بررسی روند تغییرات بارندگیهای سالانهی چند ایستگاه منتخب در حوضهی سفید رود با استفاده از روش ناپارامتری من – کندال میباشد. این آزمون جزو متداول ترین روشهای ناپارامتری به شمار میرود که جهت تحلیل روند دادههای بارندگی در مقیاس سالانه به کار گرفته شده است. شش ایستگاه سینوپتیک واقع در حوضهی سفید رود، که در بازهی زمانی 1978 الی 2007 دارای آمار بودند، انتخاب و آزمون بر روی دادههای آنها اعمال گردید. نتایج بهدست آمده از این تحقیق نشان دهندهی وجود روند معنیدار در بارندگی ایستگاههای خلخال و بیجار بوده، ولی در ایستگاههای رشت و زنجان هیچ روند معنیداری در سطوح اطمینان 95٪ و 99٪ مشاهده نشد. در سطح اطمینان 95٪ مقادیر بارندگی ایستگاه لاهیجان دارای روند صعودی و معنی دار بوده و این مقادیر در ایستگاه میانه دارای روند نزولی و معنی دار است. دستاوردهای این مطالعه میتواند مسؤولان را در تخصیص اعتبارات با توجه به میزان بارشهای ایستگاهها در خصوص جلوگیری از میزان آسیبهای بخش کشاورزی، صنعتی و... یاری رساند.