هدف کلی پژوهش حاضر بررسی و تحلیل عوامل تأثیرگذار بر گسترش کشت پسته بر پایه سه بُعد اقتصادی، محیطی و حمایتهای دولتی است. پژوهش حاضر از نوع نظری-کاربردی و از لحاظ روششناسی، توصیفی-تحلیلی و شیوۀ گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانهای و میدانی است. محدودۀ مورد مطالعه، بخش مرکزی شهرستان سبزوار بوده و واحد تحلیل 131 کشاورز پستهکار در شش روستای بخش است که پس از چند سال به مرحلۀ برداشت محصول رسیده است. ابزار اصلی برای سنجش عوامل توسعۀ کشت پسته، پرسشنامۀ محققساخته میباشد، که برای روایی پرسشنامه از روایی محتوایی استفاده شد. جهت تعیین اعتبار عوامل مؤثر بر گسترش الگوی کشت پسته از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید که مقدار آن 0.72 به دست آمد و جهت پردازش و تحلیل دادهها از نرم افزار SPSS بهره گرفته شد. پس از گرداوری دادهها و تبدیل متغیرها به شاخصهای مورد استفاده در تحلیل عاملی، ماتریس مقدار همبستگی تشکیل شد و با استفاده از نرم افزار SPSS، عاملسازی به منظور تقلیل شاخصها صورت پذیرفت و شاخصهای مورد استفاده در 10 عامل خلاصه شد. نتایج نشان داد که عامل اصلی تبیینکننده، عامل اقتصادی با درصد واریانس 13.78 و کم اهمیتترین آن عامل حمایت دولت با درصد واریانس 3.77 بوده است که با توجه به نتایج مشابه آزمون تی تکنمونهای میتوان گفت که سودآوری و انطباق کشت پسته با شرایط منطقه با کمترین حمایت دولتی منجر به گسترش سطح کشت این محصول گردیده است. جهت بررسی ارتباط بین دو متغیر تمایل به کشت پسته و تغییر الگوی کشت از آزمون رگرسیونی استفاده شد که مقدار این عدد 0.436 بهدست آمد که نشان داد، تمایل به کشت پسته در بین کشاورزان در پی مسائلی همچون افزایش قیمت محصولات و ... سبب تشویق آنها به تغییر الگوی کشت شده است.